دوز اشعه در سيتياسكن (Radiation Dose)
دوز اشعه در سيتياسكن (Radiation Dose)
امروزه دوز تابش در تصويربرداري تشخيصي مسئله بسيار مهمي براي بيمار، كاربران و سازندگان تجهيزات به ويژه سيتياسكن به شمار ميرود. انجام سيتياسكن بايد با توجه به دوز پرتو مناسب انجام پذيرد و اين دوز با توجه به عوارض بيولوژيك پرتو تا حد ممكن پايين درنظر گرفته شود. اصل ALARA (As Low As Resonable Achievable) مربوط به كمترين ميزان قابل قبول دوز پرتو است. بر اساس اصل ALARA، اين موارد بايد مورد توجه قرار گيرد:
پاتولوژی سینوسهای پارانازال در سی تی اسکن


۲) polyps


۳) fracture



۴) tumors

حفاظت در برابر اشعه در سی تی اسکن بیماران چاق
What is the best way to save radiation exposure to large patients. INcease time, kv or mas
جواب:
efishman
Moderator
you might try higher mAs and thicker sections for obese patients
ACR–SPR PRACTICE GUIDELINE FOR THE USE OF INTRAVASCULAR CONTRAST MEDIA
آرتیفکتها در سی تی اسکن
آرتيفكت عبارت است از هر گونه ساختار، الگو يا اختلاف در عدد سيتي كه در تصوير ديده شود؛ ولي غيرواقعي باشد (وجود خارجي نداشته باشد).
آرتيفكتها هميشه از كيفيت تصوير ميكاهند و گاهي ميتوانند باعث تشخيص اشتباه (كاذب) شوند. بعضي از آرتيفكتها مانند آرتيفكت سختشدگي پرتو (beam hardening) و partial volume ، همواره در تصاوير سيتياسكن ديده ميشوند.
بقية آرتيفكتها در اثر محدوديتهاي سختافزاري بوجود ميآيند مانند تشعشع خارج كانوني، تغييرات kVp ، عدم پاسخِ خطيِ آشكارسازو محدوديت در الگوريتمهاي بازسازي.
بايد توجه داشت كه هر چند بسياري از آرتيفكتها در اثر قوانين فيزيكي پايه و محدوديتهاي دستگاه بوجود ميآيند، ولي ميتوان با استفاده از تكنيكهاي باليني مناسب اين آرتيفكتها را كاهش داد همچنين بعضي از آرتيفكتها در نتيجة فرسودگي بعضي از قطعات دستگاه بوجود ميآيد كه بايستي تعمير شوند.
ذر ذستگاههاي امروزي آرتيفكتهاي ناشي از نقص وسايل ندرتاً ديده ميشوند. علاوه براين، بعلت زمان اسكن كوتاه، آرتيفكت حركتي بسيار كمتر از گذشته ديده ميشوند.
انواع آرتیفکت در سی تی اسکن
۱-آرتيفكت سختشدگي پرتو (Beam hardening artefact)
در فرآيند بازسازي، فرض بر اين است كه از اشعة X تكرنگ استفاده ميشود. اگر اين فرض برقرار باشد، لگاريتم ضريب تضعيف اندازهگيريشده با ضخامت بافت رابطه خطي خواهد داشت.متأسفانه در عمل، پرتوهاي X كه استفاده ميشوند، پليكروماتيك بوده و داراي طيف وسيعي از انرژيهاي متفاوتاند. پرتوهاي X با انرژي كمتر، بيشتر جذب ميشوند بنابراين، در حين عبور از مواد جاذب، نسبت فوتونهاي با انرژي بالاتر افزايش خواهد يافت؛ در نتيجه، انرژي متوسط دستة پرتوي X زياد ميشود كه در اين حالت، ميزان تضعيف اندازهگيريشده، رابطة خطي با ضخامت بافت نخواهد داشت. نتيجة نهايي اين است كه تضعيف، از مقدار واقعي آن كمتر برآورد ميشود.
در الگوريتم بازسازي، روش تصحيح خطاهاي بوجود آمده در اثر سختشدگي پرتو پيشبيني شده است اما اين روشها صد در صد دقيق نيستند و اين آرتيفكتها ممكن است بوجود آيند. در اسكن از ناحية سر، گاهي اين آرتيفكت بصورت آرتيفكت فنجانيشكل مشاهده ميشود.
مثال:

۲-آرتيفكت حركتي (motion artefact)
حركت بيمار يا احشايي كه حركات غير ارادي دارند، اثر مخربي بر تصوير دارند. بهمين دليل است كه براي تصويربرداري از نواحي مانند قلب، به دستگاههاي سيتياسكن بسيار سريع نياز است. چون شكل حركت بيمار غيرقابل پيشبيني است، نميتوان در الگوريتم بازسازي جايي را براي تصحيح اطلاعات غلط بدستآمده ناشي از حركت بيمار در نظر گرفت. بنابراين تنها راه مقابله با آن، به حداقل رساندن حركات (مانند حبس كردن نفس) و كاهش زمان اسكن ميباشد.
دو نوع حركت بيمار آرتيفكتها را ايجاد ميكند. يكي حركت دوراني و ديگري عقب به جلو. آرتيفكتهاي ناشي از حركت دوراني اثر ناگوارتري دارند .
مثال:
۳-آرتيفكت مخطط (streak artefact)
هنگامي كه يك جسم با دانسيتة بالا شدت اشعه را به شدت كاهش دهد، ممكن است آشكارساز هيچ سيگنالي را توليد نكند. از طرفي، يك فرض در دستگاه سيتياسكن اين است كه هر آشكارساز در هر موقعيت، مقداري اشعه را دريافت خواهد كرد. بنابراين هنگامي كه آشكارساز، سيگنال توليد نكند، در بازسازي تصوير اشتباه رخ ميدهد و در نتيجة آن، خطوطي روي تصوير پديدار خواهد گشت.

آرتيفكت حلقوي (ring artefact)
|
|
يكي از عيوب عمدة دستگاههاي سيتياسكن نسل سوم، احتمال بوجود آمدن آرتيفكتهاي حلقوي ميباشد. اين آرتيفكت زماني بوجود ميآيد كه يك يا چند آشكارساز معيوب باشند.
در دستگاههاي سيتياسكن نسل چهارم، در صورتي كه يك يا چند آشكارساز معيوب باشند، آرتيفكت حلقوي بوجود نميآيد، زيرا تعداد آشكارسازها زياد است و هنگام اسكن، فقط تعدادي از آشكارسازها فعال هستند (در نسل سوم، در هر لحظه تمام آشكارسازها در حال كار هستند)
مثال:

Partial Volume Effects
اين آرتيفكت مربوط به اشيائي با دانسيتة بالا است كه بطور پارشيال به داخل مقطع اسكن برجسته ميشوند. چون اين شيء تنها بطور ناقص در مسير اشعه قرار ميگيرد، دانسيتة آن پايينتر از حد واقعي آن نمايش داده ميشود.
وقتي كه دو يا چند شيء بطور پارشيال بداخل مقطع اسكن برجسته شوند، ايجاد آرتيفكت خطي streak ميشوند كه بعلت آن است كه خطاي اندازهگيري nonlinear است. اگر يك شيء باشد، خطاي اندازهگيري در تمام مقطع يكسان ديده ميشود. وقتي كه دو يا چند شيء باشند، منجر به خطاهايي ميشود كه از نظر نمايشي بطور قابل توجهاي متفاوت بوده و بصورت شعاعهايي است كه از اين اشياء عبور ميكند، ديده ميشود. اين اطلاعات غيريكنواخت ايجاد streak artifacts ميكنند. اين وضعيت بويژه در اسكنهاي مغز و در كف جمجمه ديده ميشود كه حاوي استخوانهاي كوچك زيادي از استخوانهاي صورت و تمپورال است. شدت اين آرتيفكت را ميتوان با كاهش تعداد ساختمانهاي استخواني كه بطور پارشيال در مقطع اسكن ديده ميشوند، كاهش داد. بنابراين، اين آرتيفكتها را ميتوان با مقاطع نازك كاهش داد؛ اما نميتوان آنها را حذف كرد. گاهي اوقات زاويه دادن به گانتري در اين زمينه كمككننده ميباشد.
مثال:


اناتومی مقطعی استخوان پتروس(petros sectional anatomy)